ماه ما
ماه من
ماهگیت مبارکککککککککک
چقدر زمان زود گذشت ای کاش میشد زمان دیرتر می گذشت من وبابا لذت باتو بودن را بیشتر احساس می
کردیم چراکه هر روز هرلحظه بیشتر از قبل عاشقت می شویم
برای با تو بودن خدارا شاکریم
امروز چکاب رفتیم اما بخاطر مریضی شما وزن کم کرده بودی قدت هم نزدیک خط بود حالا دوباره باید ماه
دیگه بریم خدا کنم همه چی نرمال بشه ایشالا
بابا به افتخار شما امشب پیتزا گرفته بود قبلا شما توی نه ماهگی یه کم خوردی اما دیگه اجازه ندادم
کسی بهت بده تا امشب که بابا یه کم بهت داد تو فقط طبق معمل نونش دوست داشتی از وقتی غذا
خور شدی عاشق نون هم شدی وهمچنان از هیچ مدل نون خاص نون تازه نمی گذری
همین روزا ولنتاین میشه همین جا رامناسب می بینم تا به همسرم مهربان وفهیم بگم عشق بزرگ من
دوستت دارم بی نهایت وعاشقتونم عشقهای کوچک وبزرگ من
تاریخ دقیقش یادم نیست اما هر چی بود خیلی زود حرف زدن شروع کردی طوری که هنوز یک هفته
مانده بود به دوماهگی اما آقو را واضح گفتی و6ماهگیت هم دده وبابا را شروع کردی و ماه بعدش ما
گفتی یعنی مامان
کوچولوی من که تا آسمان را می بینی دنبال ماه می گردی میگی ماه تو زیباترین ماه ما هستی
1-2-3را میگی وقتی بهت میگم یک تو میگی دو وهمین طور تا پنج میری جلو واگر بهت بگم 3-2 تو زود
میگی یک
سعی می کنم تند تند بیام تا کارای جالبت بنویسم البته اگر اجازه بدید بوس برای پسر خوشکلم شبت بخیر